Starlight

یک اتم هیدروژن در سلولی در پوست نوک بینی من،شاید روزگاری بخشی از خرطوم یک فیل بوده است.
و یک اتم کربن در عضله ی قلبم،شاید زمانی به دُم دایناسوری تعلق داشته.

ولی در قرن 21 همه ی اتم های من،من و تشکیل دادند.
نوشتن مثل کشیدن اتم ها روی یه صفحست تا یه اثری ازشون بمونه.

ولی کاش بعدها اتم های من یه ستاره بسازند و برن توی آسمون.

شبی که باران مرا غرق کرد

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۲۶ ب.ظ

از خونه ی مامان بزرگ که اومدیم بیرون بارون نم نم خودش و به زمین میرسوند.

اقای برادر نشست پشت فرمون ولی دلم داشت پر میکشید که توی این هوای بهشتی من بشینم پشت فرمون و خیابون های شهر و زیر چرخ بذارم. 

وقتی جلوی داروخونه توقف کردیم تا نسخه ی دفترچه من و بگیریم سریع از پشت ماشین جهیدم به صندلی راننده. 

طبق معمول که وقتی اقای برادر پشت فرمون میشینه و بخاطر پاهای درازش صندلی و تا بی نهایت میکشه عقب،اهرم تنظیم کننده صندلی و گرفتم و در کسری از ثانیه تا بی نهایت جلو کشیدمش ولی بعد دوباره یکمی کشیدمش عقب و وقتی تنظیم شد راحت نشستم و به قطره های بارون روی شیشه چشم دوختم.

آخ آخ آخ میدانم حسی که در دل من داشت وول میخورد و من و تا این حد به سر شوق میاورد، نه تو دل اقای برادر وول میخورد نه تو دل خانم مادر. 

سیم ضبظ و زدم به گوشیم و میخواستم اهنگی پیدا کنم که به این حال و هوا بخوره، و وقتی هم داشتم میگفتم یه آهنگی میخوام که به این حال و هوا بخوره اقای برادر واضحا اعلام میکرد که نمیفهمه چی میگم و احتمالا تو دلش با لحن پرویز تو سوری لند میگفت :«اسیر شدیم اینوقت شب»

اول آهنگ Dilemma سلنا گومز و گذاشتم ولی اصلا با قطرات بارون روی شیشه جور درنمیومد.

تنظیمات ضبط و بردم روی پخش سی دی که میدونستم طبق معمول با هیچکدوم از آهنگ های آقای برادر حال نمیکنم.

هر آهنگ سی دی ‌و که رد میکردم اقای برادر از پشت ماشین یه غری میزد که خوب بود میذاشتی میموند و منم با تکرار جمله ی” به این هوا نمیخوره” به کار خودم ادامه میدادم.

و مامان هم از کنار دستم میگفت اهنگ هایی که من دوست دارم و بذار که احتمالا منظورش  اهنگ “خدایا مرسی عشقمو افریدی” ‌یا اهنگ های شبیه این و حمیدهیراد و حامدهمایون بود.  

من که با این ها تو حالت عادیشم حال نمیکنم چه برسه توی این هوای بارونی که چراغ های رنگی مغازه ها افتاده بود رو زمین و ما تو خیابون رنگ ها داشتیم سُر میخوردیم.

دوباره تنظیماتو بردم به اهنگ های موبایلم،یه اهنگ از سیرکو کافه،اهنگ bella ciao,آهنگ when i think of you ،اهنگ های زندوکیلی،یه اهنگ از مهدی یراحی حتی “جز تو” محمدعلیزاده هیچکدوم به این هوا نمیخورد. 

من یه آهنگی میخواستم که وقتی پخش میشد من و زیر قطره های بارون توی ماشین غرق کنه. 

مثل همیشه آهنگ های بی کلامم بهترین تجویز بودند. 

آهنگ های پیانو و ویلون سوهان دلم را پخش کردم 

و من در ا‌ولین شبِ اردیبهشت،زیر قطرات نم نم باران همگام با کشیدن شدن آرشه روی ویلون آهنگساز و همگام با رقص انگشتان آهنگساز روی پیانو،غرق شدم. 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۲
سایه

نظرات  (۱)

بی کلام فقط خواب های طلایی عباس جواد معروفی... به هر هوایی هم می خوره :)) 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی