شبی که باران مرا غرق کرد
از خونه ی مامان بزرگ که اومدیم بیرون بارون نم نم خودش و به زمین میرسوند.
اقای برادر نشست پشت فرمون ولی دلم داشت پر میکشید که توی این هوای بهشتی من بشینم پشت فرمون و خیابون های شهر و زیر چرخ بذارم.
وقتی جلوی داروخونه توقف کردیم تا نسخه ی دفترچه من و بگیریم سریع از پشت ماشین جهیدم به صندلی راننده.
طبق معمول که وقتی اقای برادر پشت فرمون میشینه و بخاطر پاهای درازش صندلی و تا بی نهایت میکشه عقب،اهرم تنظیم کننده صندلی و گرفتم و در کسری از ثانیه تا بی نهایت جلو کشیدمش ولی بعد دوباره یکمی کشیدمش عقب و وقتی تنظیم شد راحت نشستم و به قطره های بارون روی شیشه چشم دوختم.
آخ آخ آخ میدانم حسی که در دل من داشت وول میخورد و من و تا این حد به سر شوق میاورد، نه تو دل اقای برادر وول میخورد نه تو دل خانم مادر.
سیم ضبظ و زدم به گوشیم و میخواستم اهنگی پیدا کنم که به این حال و هوا بخوره، و وقتی هم داشتم میگفتم یه آهنگی میخوام که به این حال و هوا بخوره اقای برادر واضحا اعلام میکرد که نمیفهمه چی میگم و احتمالا تو دلش با لحن پرویز تو سوری لند میگفت :«اسیر شدیم اینوقت شب»
اول آهنگ Dilemma سلنا گومز و گذاشتم ولی اصلا با قطرات بارون روی شیشه جور درنمیومد.
تنظیمات ضبط و بردم روی پخش سی دی که میدونستم طبق معمول با هیچکدوم از آهنگ های آقای برادر حال نمیکنم.
هر آهنگ سی دی و که رد میکردم اقای برادر از پشت ماشین یه غری میزد که خوب بود میذاشتی میموند و منم با تکرار جمله ی” به این هوا نمیخوره” به کار خودم ادامه میدادم.
و مامان هم از کنار دستم میگفت اهنگ هایی که من دوست دارم و بذار که احتمالا منظورش اهنگ “خدایا مرسی عشقمو افریدی” یا اهنگ های شبیه این و حمیدهیراد و حامدهمایون بود.
من که با این ها تو حالت عادیشم حال نمیکنم چه برسه توی این هوای بارونی که چراغ های رنگی مغازه ها افتاده بود رو زمین و ما تو خیابون رنگ ها داشتیم سُر میخوردیم.
دوباره تنظیماتو بردم به اهنگ های موبایلم،یه اهنگ از سیرکو کافه،اهنگ bella ciao,آهنگ when i think of you ،اهنگ های زندوکیلی،یه اهنگ از مهدی یراحی حتی “جز تو” محمدعلیزاده هیچکدوم به این هوا نمیخورد.
من یه آهنگی میخواستم که وقتی پخش میشد من و زیر قطره های بارون توی ماشین غرق کنه.
مثل همیشه آهنگ های بی کلامم بهترین تجویز بودند.
آهنگ های پیانو و ویلون سوهان دلم را پخش کردم
و من در اولین شبِ اردیبهشت،زیر قطرات نم نم باران همگام با کشیدن شدن آرشه روی ویلون آهنگساز و همگام با رقص انگشتان آهنگساز روی پیانو،غرق شدم.